وقتی پیام های زنم را به احسان دیدم فهمیدم رابطه پنهانی آنها..!

وقتی پیام های زنم را به احسان دیدم فهمیدم رابطه پنهانی آنها..!

وقتی پیام های زنم را به احسان دیدم فهمیدم رابطه پنهانی آنها..!

به گزارش منیبان به نقل از فرارو، ساعت ۹:۳۰ صبح چهارشنبه ۱۹ مهر خبر یک قتل به بازپرس محمد جواد شفیعی اعلام شد و تیم بررسی صحنه جرم راهی طبقه دوم ساختمانی در محدوده عباس آباد شدند.

جسد زن جوان داخل اتاق خواب در حالی افتاده بود که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.

خواهر شوهر مقتول که در محل حضور داشت گفت: برادرم عامل قتل است او به من گفت می‌خواهد به سراغ مردی برود که فکر می‌کرد با همسرش رابطه دارد.

با شروع تحقیقات مرد جوان پس از آنکه مرد جوانی را نیز مجروح کرده بود دستگیر شد.

اختلافت با همسرت به چه دلیل بود؟

تصور می‌کردم او به من خیانت می‌کند، در حالی که من برای او هر چه می‌خواست را فراهم می‌کردم. وضع مالی‌ام خوب است و مغازه ساندویچی دارم. ماهیانه حدود ۸۰ میلیون تومان درآمدم است فقط مبلغ ۳ میلیون تومان به همسرم به عنوان پول توجیبی می‌دادم. همسرم هر چی می‌خواست بهترین‌ها را برایش فراهم کردم. دو فرزند هم داشتیم، هیچ مشکلی در زندگی مان نبود، اما او باز هم این کار را کرد.

شاید اشتباه می‌کردی؟‌

نمی‌دانم. مرداد امسال بود که گوشی تلفن همراه فرزندم را که خراب شده بود برای تعمیر بردم، اما متوجه پیام‌های عجیبی شدم وقتی پیگیر شدم فهمیدم همسرم با مردی به نام احسان ارتباط دارد.

احسان را می‌شناختی؟

خواستگار سابق همسرم بوده است. از همسرم پرسیدم که منکر شد بعد از مدتی یک روز پول برای خرید خودرو نیاز داشتم و از همسرم خواستم مقداری از حسابش به من پول بدهد. زمانی که به بانک رفتیم خیلی اتفاقی فهمیدم که احسان بیش از دو میلیون تومان به حساب همسرم واریز کرده است. موضوع را که پیگیر شدم بازهم همسرم بهانه آورد و گفت شاید اشتباه واریز کرده است. حتی این موضوع را به خانواده‌اش هم گفتم، اما فایده‌ای نداشت و همسرم زیر بار نمی‌رفت.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

شب قبل دوباره باهم دعوایمان شده بود و صبح حدود ساعت ۷ بود که به اتاق رفتم و در اتاق را از داخل قفل کردم. سر همین مسأله باهمسرم درگیر شدم و او را با ضربات متعدد چاقو زدم. بعد بچه‌ام را که در اتاق دیگر بود برداشتم و بیرون رفتیم. در خیابان با خواهرم مواجه شدم و بچه را به او دادم و بدنبال احسان رفتم. اما احسان در محل کارش نبود و به من گفتند حوالی میدان شوش است، به آنجا رفتم و او را هم با چاقو زدم. پشیمانم‌ای کاش همسرم را طلاق داده بودم، ولی این اتفاق نیفتاده بود.

Comments

No comments yet. Why don’t you start the discussion?

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *